صنایع دستی هر کشور جز هنر و فرهنگ آن کشور محسوب میشود. در کشور ما ایران نیز از دیرباز تا کنون صنایع دستی مختلفی تولید شدهاست. هر کدام از این صنایع دستی کاربردهای متفاوتی داشتهاند. برخی از این صنایع دستی فراموش شده و به مرور زمان دیگر ساخته نشدهاند. صنایع دستی نماد و معرف تمدن و فرهنگ هر کشور است. در مناطق مختلف کشور به دلیل تنوع آب و هوا، صنایع دستی متنوعی با کاربردهای گوناگون و مواد مختلفی ساختهاند. صنایع دستی، صنعتی رو به رشد است. صنایع دستی تولید شده در کشور علاوه بر بازار داخل به خارج از کشور نیز صادر میشود و سهمی در بازار خارجی نیز دارد. به مرور زمان و به دلایل مختلفی، تعدادی از صنایع دستی فراموش شده و دیگر ساخته نشدهاند. امروزه هنرمندان در تلاشاند تا برخی از صنایع دستی فراموش شده را احیا کنند.
چرا صنایع دستی به فراموشی سپرده میشوند؟
صنایع دستی حاصل زحمت و ذوق هنرمندانی است که به هنر نیاکان خود علاقه داشته و به آن وفادار بودهاند. روزگاری صنایع دستی، کالاهای مهم و اساسی برای گذراندن زندگی مردم بودهاند. اما امروزه بیشتر جنبهی تزئینی دارند. با گذشت زمان و تغییر نیازهای مردم، گسترش صنعت، گران بودن و در دسترس نبودن مواد اولیهی آنها، واردات بیرویه محصولات مشابه با قیمت خیلی پایینتر از صنایع دستی تولید شده، سختی و زحمت زیاد برای ساختن صنایع دستی، حمایت نشدن هنرمندان تولید کننده صنایع دستی و دلایل دیگر سبب شدهاند. که امروزه برخی از صنایع دستی فراموش شده و دیگر تولید نشوند و تنها اثری از آنها را در موزهها میتوان پیدا کرد. صنایع دستی فراموش شده متعلق به یک منطقه خاص نیستند و در هر منطقه تعدادی از این صنایع دستی به فراموشی سپرده شدهاند. در ادامهی مقاله به معرفی برخی از صنایع دستی فراموش شده خواهیم پرداخت.
ورشو سازی
صنعت ورشو سازی از صنایع قدیمی است که به ساختن ابزار و ظروف مختلف میپردازند. از این ظروف برای تزئین و کاربردهای روزانه استفاده میکردند. از جمله ظروف ساخته شده میتوان به سماور و سینی ورشو اشاره کرد. صنعت ورشو سازی در استانهای مختلف وجود داشته اما در شهر بروجرد و دزفول بیشترین صنعتگر و سابقه را دارد. رفته رفته و با فوت اساتید و هنرمندان بزرگ این صنعت، ورشو هم به فراموشی سپرده شد. ورشو یک نوع آلیاژ از فلزهای مس، نیکل و روی است و از قدیمیترین آلیاژهای ساخته دست بشر است. این صنعت از کشور لهستان به ایران وارد شده و مورد استقبال قرار گرفتهاست. از دلایل اینکه ورشو به یک صنایع دستی فراموش شده تبدیل شدهاست؛ میتوان به سختی کار تولید ورشو و همچنین فراهم نکردن بستری برای آموزش و انتقال این صنعت به نسل جدید و هنرمندان اشاره کرد.
ماشو بافی
ماشو بافی از هنرهای مردم جزیره قشم و خلیج فارس است. صنعت ماشو بافی برای تولید عبای پشمی و ضخیم کاربرد داشتهاست. این عبا عمدتا توسط ساربانها بافته شده و پوششی مناسب برای سفر ملوانان دریایی به مناطق مختلفی مانند آفریقا و هند بودهاست. امروزه اما با فوت آخرین فرد تولیدکنندهی این عبا که بیشتر از 20 سال است؛ دیگر اثری از این هنر باقی نمانده و تقریبا تمام کارگاهها و وسایل ماشو بافی از بین رفتهاند.
نمد مالی
نمد نوعی زیرانداز سنتی محسوب میشود. این صنایع دستی فراموش شده از پشم گوسفند ساخته میشود. نمد مانند سایر زیراندازها تولید نمیشود. یعنی برای تولید آن نیازی به دار و چیزی شبیه قالی بافتن نیست. برای تهیه نمد، پشم گوسفند را در معرض فشار و رطوبت و حرارت زیاد قرار میدهند. این کارها باعث درهم رفتن الیافهای پشم شده و سبب شکلگیری نمد میشود. نمد قیمت کمتری نسبت به فرش دارد و دلیل آن هم این است که برای تولید نمد زمان خیلی کمتری صرف میشود. از نمد فقط برای تولید زیرانداز استفاده نمیشود. از آن میتوان در ساخت کلاه نمدی، جلیقه، زین اسب و غیره استفاده کرد. نمد خاصیتهایی زیادی دارد. برای کاهش کمر درد مفید است. نمد اصل قابل شسشتو است و اگر از کیفیت خوبی برخورددار باشد تا 30 میتواند عمر کند. این هنر در استانهای مختلفی و از خیلی قبل وجود داشته، اما امروزه کمتر کسی از نمد استفاده میکند و در برخی استانها مانند استان همدان نیز با کم شدن و بالا رفتن سن تولیدکنندگان نمد، به صنایع دستی فراموش شده تبدیل شدهاست.
ملیله سازی
ملیله سازی هنری است که در آن از فلزاتی مانند طلا، نقره و مس استفاده میکنند. هنرمند، فلزها را به شکل مفتولهای باریک درآورده و به صورت طرحهای مختلفی این مفتولها را در کنار هم قرار میدهند. در ملیله سازی بیشتر از فلز نقره استفاده میشود. این هنر از زمان هخامنشیان تا به الان وجود داشتهاست. هنر ملیله سازی در برخی از مناطق با یکدیگر تفاوتهایی نیز دارند. مثلا تفاوت در میزان فلز نقرهی به کار رفته و طرحهای استفاده شده. کیفیت آثار تولید شده با استفاده از ملیله نسبت به گذشته افزایش داشته و با پیشرفت ابزارها، آثار تولید شده از ظرافت بیشتری برخوددار هستند.
کوب بافی
یکی دیگر از صنایع دستی فراموش شده، کوب بافی است که متعلق به استان مازندران میباشد. با استفاده از گیاهان خودرویی مانند وارن، واش و غیره، زیرانداز و سبدهای حصیری تولید میکردند. اما در حال حاضر تنها یک نفر در مازندران به این هنر مشغول است.
موج بافی
این صنایع دستی در مناطق کردنشین مانند استان کردستان وجود دارد. در هنر موج بافی یک نوع پارچهی چهارخانه را تولید میکنند. این پارچه از پشم بافته میشود. به عنوان پتو، پشتی، برای پیچاندن رخت خوابها استفاده میکردهاند. در فصلهای سرد سال پارچهی موج برای روانداز کاربرد داشتهاست. در زمانهای قدیم مردم عشایر و کوچنشین به این هنر مشغول بودهاند و با فروختن این پارچهها کسب درآمد داشتند.
وریس بافی
از صنایع دستی فراموش شده استان چهار محال و بختیاری است. وریس نوارهای پهن رنگارنگی هستند که برای مستقر کردن سیاه چادرهای عشایر و بار بستن بر روی حیوانات کاربرد دارد. وریس از پشم ساخته میشود.
سوزن دوزی
سوزن دوزی هنر مردمان بلوچ است. سوزن دوزی هنری است که با سوزن و نخهای رنگی روی پارچه طرحهای مختلفی را میدوزند. معمولا از پارچههای کتان و گاهی نیز از پارچههای ابریشمی استفاده میکنند. سوزن دوزی هنر ظریفی است و در صورت حمایت میتواند اشتغالزایی خوبی برای مردمان و به خصوص زنان هنرمند بلوچ داشتهباشد.
کلام آخر
علاوه بر موارد گفته شده، صنایع دستی فراموش شده دیگری نیز وجود دارند که امروزه شاید حتی اسمی از آنها هم باقی نمانده باشد. برخی از صنایع دستی همچنان در زندگی روزمره کاربرد دارند. اما با آمدن و پیشرفت ماشینهای صنعتی دیگر به شکل سنتی یا تولید نمیشوند یا به مقدار خیلی کمی تولید میشوند. برای مثال استفاده از ظروف مسی در حال افزایش است، اما با دستگاه هم میتوان آنها را تولید کرد. کاربردی نبودن و قیمت بالای صنایع دستی سبب میشود که استقبال زیادی از آنها نشود. از طرفی دیگر سختی تولید این محصولات و فوت کردن اساتید با تجربه در صنایع دستی، نبود آموزش و تربیت هنرجو، باعث افزایش صنایع دستی فراموش شده میشود. با حمایت از صنایع دستی هم میتوان فرهنگ و هنر ایرانی را به توریستها و گردشگران خارجی معرفی کرد و هم درآمدزایی خوبی برای مردم آن منطقه میشود. در همین راستا برخی از ادارات میراث فرهنگی و صنایع دستی قدمی در راستای احیای برخی از صنایع دستی برداشتهاند.